خداوندا! با تدبیر خود از تدبیرهای ناقصم بی نیازم فرما و از اختیار خود بهره مندم بساز. نیایش امام حسین علیه السلام در صحرای عرفات/آخرین بروزرسانی وبگاه:تابستان 1400
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان

چه زمانی متوجه حضور کسی در قلب خود میشوید؟ عشق در کیمیای ذهنتان باعث چه رویدادی میگردد؟ و آیا عاشق شدن صرفاً طریقه ای طبیعی برای حفظ بقای نوع بشر است

دوست داشتن احساسی است که باید شکل بگیرد و بایدی در کارش نیست. پس اگر اوایل ازدواج احساس دوست داشتن شکل می گیرد اما از آن مراقبت نمی شود و از بین می رود، نیاز به بازسازی وجود دارد اما بایدی در کار نیست.

 

جهت مشاهده کامل متن به ادامه مطلب مراجعه نمایید.



:: موضوعات مرتبط: تحقيقات،مقالات , خانواده و سبک زندگی , ,
:: برچسب‌ها: این عشق ها واقعی و این عشق ها گذرا هستند , عشق های واقعی , عشق های گذرا , سبک زندگی , سبک زندگی اسلامی , عشق , عشق به خدا , کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1047
تاریخ انتشار : چهار شنبه 3 دی 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
تاریخ انتشار : پنج شنبه 24 مهر 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 مهر 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان

استادی از شاگردانش پرسید : چرا وقتی عصبانی هستیم داد میزنیم؟!
یکی از شاگردان گفت : چون در آن لحظه خونسردیمان را ازدست میدهیم.

استاد گفت : این درست، اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان است داد میزنیم؟!
بعد از بحث های فراوان سرانجام استاد چنین توضیح داد :

┘◄ هنگامیکه دو نفر از یکدیگر عصبانی هستند قلب هایشان از یکدیگر فاصله میگیرد و برای جبران این فاصله مجبورند داد بزنند؛ هر چه عصبانیت بیشتر، فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.

سپس استاد پرسید : هنگامیکه دو نفر عاشق همدیگر باشند، چه اتفاقی می افتد؟! آنها به آرامی با هم صحبت میکنند، چرا؟!
چون قلبهایشان خیلی بهم نزدیک است و هنگامی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد حتی حرف معمولی هم با هم نمیزنند و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان همچنان بیشتر مےشود؛ سرانجام حتی نجوا هم نمی کنند و فقط یکدیگر را نگاه میکنند.

♡❤ این همان عشق خــــ✿ــــدا به انسان و انسان به خداست که خدا حرف نمیزند، اما همیشه صدایش را در همه وجودت حس میکنی؛ اینجاست که بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست و میتوانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی. ♡❤

 



:: موضوعات مرتبط: حكايات پند آموز , ,
:: برچسب‌ها: چرا وقتی عصبانی هستیم داد میزنیم , عشق , عشق به خدا , خدا , فقط خدا , تنها جواب معمای زندگی , به علاوه خدا بودن , منهای هر چیزی زندگی کردن , کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1484
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 مهر 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان



:: موضوعات مرتبط: احادیث , حدیث زندگی , ,
:: برچسب‌ها: خدا , فقط خدا , عشق به معبود , عشق لایزال , عشق به خدا ,
:: بازدید از این مطلب : 1816
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 شهريور 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان

خیلی زیبا بود دلم خواست شما هم بخونید . .
♥•٠·
شیخ رجبعلی خیاط می گفت:
من همیشه که نماز می خواندم، نماز امام زمان، نماز جعفر طیار و... حاجتی را از خدا می خواستم.

یک بار گفتم هیچ حاجتی نخواهم و برای خود خدا نمازی بخوانم.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند

شیخ رجبعلی همان شب خواب دید. در خواب به او گفتند:

چرا دیر آمدی؟یعنی تو باید همان سی سال پیش به فکر این کار می افتادی. حالا بعد از یک عمر نماز خواندن به این فکر افتادی که نماز بخوانی بدون این که مزد و حاجت از ما بخواهی؟

آیت الله مجتهدی تهرانی



:: موضوعات مرتبط: حكايات پند آموز , اخلاق و عرفان اسلامی , اخلاق عارفانه , ,
:: برچسب‌ها: داستان نماز , داستان رجبعلی خیاط , نماز برای خدا , نماز برای خود خدا , نماز بدون مزد , ایت الله مجتهدی تهرانی , مجنون , عاشق , عشق , خدا , عشق به خدا , سجاده عشق , نماز , راز و نیاز با خدا , داستان خدایی , عاشق بنده , عاشق خدا , کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1992
تاریخ انتشار : پنج شنبه 20 شهريور 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
تاریخ انتشار : چهار شنبه 19 شهريور 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان

گفتم خدایا تنهایم،گفت:بیش از من؟

گفتم خدایا از همه دلگیرم،گفت:حتی از من؟

گفتم خدایا دلم را ربوده اند،گفت:پیش از من؟

گفتم خدایا دل بستم،گفت:به غیر من؟

گفتم خدایا دوستت دارم،گفت:بیش از من؟

گفتم خدایا چقدر دوری،گفت:تو یا من؟

گفتم خدایا آنقدر نگو من،گفت:من توام،تو من

...



:: موضوعات مرتبط: دلنوشته های جذاب و آموزنده , ,
:: برچسب‌ها: به او اعتماد کن , عشق , عشق به خدا , خدا , فقط خدا , تنها جواب معمای زندگی , به علاوه خدا بودن , منهای هر چیزی زندگی کردن , کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1321
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 شهريور 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
تاریخ انتشار : یک شنبه 9 شهريور 1393 | نظرات ()
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان

به او اعتماد کن ♥•٠·˙

مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود و با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره مند بود، هیچ گاه شاد نبود.

او خدمتکاری داشت که ایمان درونش موج می زد. روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت:
"ارباب، آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما جهان را اداره می کرد؟
او پاسخ داد: بله.

خدمتکار پرسید: "آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید، آن را همچنان اداره می کند؟"
ارباب دوباره پاسخ داد: بله.

خدمتکار گفت:
✔ "پس چطور است به خدا اجازه بدهید وقتی شما در این دنیا هستید هم ... او آن را اداره کند؟" ♡❤

✤ به او اعتماد کن، وقتی تردیدهای تیره به تو هجوم می آورند
✤ به او اعتماد کن، وقتی که نیرویت کم است
✤ به او اعتماد کن، زیرا وقتی به سادگی به او اعتماد کنی ... اعتمادت محکم ترین ریسمانها خواهد بود که به آن چنگ زده ای ...



:: موضوعات مرتبط: حكايات پند آموز , ,
:: برچسب‌ها: به او اعتماد کن , عشق , عشق به خدا , خدا , فقط خدا , تنها جواب معمای زندگی , به علاوه خدا بودن , منهای هر چیزی زندگی کردن , کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1293
تاریخ انتشار : یک شنبه 9 شهريور 1393 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 166 صفحه بعد

براي دانلود کليک کنيد
محتواي اين وبلاگ منطبق بر قوانين جمهوري اسلامي ايران مي باشد. اين وبگاه در سايت ساماندهي پايگاه هاي اينترنتي وزارت ارشاد ثبت شده است. اکثر مطالب وبلاگ داراي منبع از کتب اسلامي و يا سايت هاي ارزشي و مفيد ديني است و کپي برداري از مطالب وبگاه فقط با ذکر منبع بلا مانع است